لزوم ایجاد مکانی برای گفتگو و تجمعات مردمی – فارس گیگ
سید علی محمودی در روزنامه اعتماد نوشت: پیشنهاد نامگذاری پارکی در تهران با نام « پارک گفتگو» را در آبان ماه ١٣٧٩ طی نامهای به رییس شورای شهر تهران منعکس کردم
این پیشنهاد پس از تبادل نظرهای طولانی در شورای شهر تهران، سرانجام در نیمه بهمن ماه ١٣٧٩ به تصویب رسید. گام بعدی این بود که کدام پارک انتخاب شود. شورای شهر تهران از اینجانب خواست که به همراه نمایندگانی از شورا و شهرداری، یکی از پارکهای تهران را انتخاب کنم. بررسیهای انجام یافته تردیدی برایم باقی نگذاشت که پارکی را در غرب تهران پیشنهاد کنم که قرار بود به نام پارک نمایشگاهی واقع در تقاطع بزرگراههای چمران و رسالت غربی نامگذاری شود. پارک در منطقهای احداث میشد که به دانشگاههای تهران، تربیت مدرس، امام صادق و خوابگاههای دانشجویی نزدیک است.
٢. بگذارند پارک گفتگو، چنان که از اسم آن پیدا است، مکانی برای گفتوگوهای شهروندان باشد و به محلی برای اجتماعات اعتراضآمیز- که از حقوق مسلم تمامی شهروندان است- تبدیل نشود.
امیدوارم در آیندهای نهچندان دور، بتوانیم در پارک گفتگو با یکدیگر «گفتوگو» کنیم.
١. زمان و مکان برپایی تظاهرات شهروندان را خودِ آنان تعیین کنند و برابر مقررات به اطلاع وزارت کشور برسانند.
سالهای نیمه دوم دهه ٧٠ به بعد، با آغاز دوران اصلاحات، سالهای گفتمان آزادی، برابری، حکومت قانون، جامعه مدنی و کم و بیش سمتگیری به سوی گذار به دموکراسی بود. گاه گردآمدن جوانان در خیابانهای مرکزی تهران به مشاجرات تند و عصبی و در مواردی به خشونت کشیده میشد. فکرکردم بهتر است هواداران جریانهای فکری و سیاسی به جای مشاجره و درگیری در خیابانها، هفتهای یک روز (ترجیحا پنجشنبهها و جمعهها) در پارکی دورهم جمع شوند و در فضایی محترمانه و دوستانه، بایکدیگر گفتوگو کنند.
البته طرح جهانی «گفتوگوی تمدنها» که به پیشنهاد جناب آقای سید محمد خاتمی در چارچوب قطعنامهای از سوی مجمع عمومی ملل متحد، سال ٢٠٠١ میلادی را به اجماع «سال ملل متحد برای گفتوگوی تمدن ها» نامید، انگیزنده من در این کار بود.
نویسنده این یادداشت، به عنوان پیشنهاددهنده پارک گفتگو، ضمن حمایت از تظاهرات و اعتراضات شهروندان برپایه قانون، به دو دلیل اساسی با این پیشنهاد مخالف است. نخست اینکه اجتماعات و تظاهرات نمیتواند در مکانی واحد برپا شود، زیرا انگیزههای گردهماییها یگانه نیست، هدفهای اعتراضات گوناگون است و این هدفها به حسب موضوع، هریک مکان اعتراضات را تعیین میکند و تظاهراتکنندگان از قشرهای مختلف مردماند. به عنوان نمونه، شهروندانی که مطالبات صنفی دارند، هرگروه در برابر وزارتخانه یا نهاد مربوطه گرد میآیند، معترضین به سیاست خارجی در برابر وزارت امور خارجه جمع میشوند و در موضوعات اساسی و کلان، ممکن است در برابر مجلس خواستههای خود را مطرح کنند. این رویهای است جهانی. در تاریخ معاصر ایران، هنگام جنبش مشروطهخواهی مردم، شماری از بستنشینیها در زاویه حرم عبدالعظیم حسنی در شهرری انجام گرفت.
به تازگی، پس از اعتراضات مردمی با هدف پیگیری مطالبات اقتصادی و سیاسی در بیش از ٨٠ شهر ایران به مدت دو هفته از هفتم دی ماه ١٣٩٦- که در مواردی با خشونت و دستگیری همراه بود- در محافل سیاسی و شهری از تعیین مکان مشخصی جهت برپایی اعتراضات مردم سخن به میان آمده و در رسانهها بازتاب یافته است. آقای احمد مسجد جامعی، عضو شورای شهر تهران، پیشنهاد کرده است که پارک گفتگو جهت برگزاری تظاهرات و اعتراضات مردم در نظر گرفته شود.
سید علی محمودی در روزنامه اعتماد نوشت: پیشنهاد نامگذاری پارکی در تهران با نام « پارک گفتگو» را در آبان ماه ١٣٧٩ طی نامهای به رییس شورای شهر تهران منعکس کردم. هدف اصلی من از این طرح، ایجاد فضایی مناسب جهت گفتوگو میان قشرهای مختلف مردم به ویژه جوانان و دانشجویان بود.
بازبودن اطراف پارک، فاصله داشتن از مناطق مسکونی، محیط آرام و دسترسی به بزرگراهها، از امتیازات دیگر آن بود. سرانجام این پارک به مساحت حدود یک و نیم میلیون مترمربع به نام «بوستان گفتگو» نامگذاری شد و در اردیبهشت ماه ١٣٨٢ از سوی رییسجمهوری وقت افتتاح شد. جالب است که طراحی این پارک با نگاه تاریخی و هنری انجام یافته بود؛ به گونهای که در آن باغهای ملل (باغ ایرانی، باغ انگلیسی، باغ ایتالیایی، باغ ژاپنی و باغ فرانسوی)، ساختمان کوشک (بخشی از معماری دوران قاجار)، گالری نقاشی برای نمایش آثار هنرمندان کتابخانه تخصصی چندرسانهای، تندیس مشاهیر و بزرگانی همچون حضرت مریم، رودکی، سعدی، امیرکبیر و سیمون بولیوار، چایخانه سنتی، کاشت صد گونه گل و گیاهِ فصلی و دایمی در هفت هکتار و نمایشگاه گل و گیاه درحال تاسیس بود.
براین اساس، توصیه من به شورای شهر تهران، وزارت کشور و شهرداری تهران این است که:
دوم اینکه هدف از تاسیس پارک گفتگو، از همان آغاز، فراهم کردن فضایی برای«گفتوگو» بود، نه برپایی تظاهرات و اعتراضات شهروندان. در تشریح هدفهای طرح پارک گفتگو، خطاب به آقای رحمتالله خسروی، رییس وقت شورای شهر تهران، نوشته بودم: «البته در آینده و در فضایی مناسب و آرام، این پارک[ پارک گفتگو] میتواند محل گفتوگو در میان مردم، به ویژه نسل نوجوان و جوان شهر تهران باشد.» نیز در تشریح هدفهای تاسیس این پارک آمده بود: « اجرای درست و تعریف شده چنین طرحی حائز اهمیت فراوان است زیرا این تجربه میتواند به عنوان سرمشق و الگو، در استانها و شهرهای کشور تکرار شود.» جالب توجه است که هنگام طرح این پیشنهاد، تفکیک میان«گفتوگو» و «تظاهرات» را آشکارا ذکر کرده بودم تا هدف بنیادین این نامگذاری به بوته ابهام نیفتد و مخدوش نشود: «لازم است چگونگی گفتوگو و هدفهای آن (مفاهمه، همفکری، مشارکت) و زمان مناسب آن (آخر هفته) از طریق اطلاعرسانی گسترده به مردم تفهیم شود تا فضای گفتوگو تبدیل به تظاهرات تودهوار، قطعنامهخوانی و میتینگهای حزبی نشود.»
سران احزاب فعال در دوران «نهضت ملی ایران» به پیشنهاد محمد مصدق با تحصن در برابر دربار، تشکیل جبهه ملی را اعلام کردند. این تحصن در مهرماه ١٣٢٨ با دو هدف برگزار شد: یکی اعتراض به انتخابات فاسد دوره شانزدهم مجلس شورای ملی؛ دو دیگر، تعیین دولتی بیطرف که انتخابات را در کمال آزادی برگزار کند. این تحصن با پیروزی مصدق و یارانش در مقابل دربار شاه به پایان رسید و سرآغاز جنبش ملی کردن صنعت نفت ایران شد. اکنون نیز همین رویه جاری است و بیشک تداوم خواهد یافت.
سالهای دهه ٧٠ گذشت و نخستین سالهای دهه ٨٠ آغاز شد، اما متاسفانه هیچگاه موقعیت و فضای مناسب برای انجام گفتوگو در این پارک فراهم نیامد و این وضعیت همچنان ادامه دارد: «حُقّه مِهر بدان مُهر و نشان است که بود!»
آخرین دیدگاهها